بسم الله الرحمن الرحیم-خاطرات گذشته- استاد بصیری درضمن درس نکاتی از وضع دبیرستانها امریکا ودانشگاها ی امریکا صحبت میکرد که اساس ان ایستادگی بر پای خودشان بود اسمی از استعمارانگلستان درامریکارانیاورد ولی بچه ها خواندند کتاب درسی ما بعد فهمیدم که امریگا یارانه عظیمی میدهد بعنوان مثال کتاب انجمن امریکا فیمت ان درواقع 35 دلار بود که خیلی ارزان به ما میفروختند وکم کم اوضاع خراب نر میشد یارانه را کم کردند وکتابها را هم ابکی تر کردند ولی دیگر فایدهای نداشت زیرا کلاس زبان ایرانیان بسیار عالی تر بود وفقط تلفظ کمی مشکل داست چه جند دوره درانجمن امریکا که بچه میرفتند این نیاز هم برطرف میشد وزبان انجمن انگلیسیها هم چنان پر قدرت و پر بار بود- یک تخته بردی درانجمن ایران وامریکا بود که از در اصلی واردمیشدید وجود داشت بسیار طولانی ودر روی ان بخشی از روزنامه های امریکائی زده میشد که ایران جرئت ترجمه انرا نداشت بر ضد خود امریکا واین ها بیست چهار ساعت باقی میماند توریستها امریکائی که میامدند طبق برنامه تهیه میاوردند وبرای انها هم از امریکا با پست نظامی میاوردند من هروز ان جا که بودم معلمین زبان انگلیسی را میدیدم یکی از انها به من گفت فرهنگ را میبنی درچه سطحی است؟ ولی بعدا این روش بکلی عوض شد یک فردی که ایرانی بود .مدتها مترجم امریکائی در شرکت نفت بوده است مدیر داخلی بود بعدا بشدن مذهبی شد وریش پر پشتی گذاشت ازاین ایشان سئوال کردم چطور ساواک این جا نمی ریزد ایشان گفت اینجا جزو خاک امریکا است ولی بعد تغیر عقیده دادند وکمی از افراددانشمندان برجسته امریکائی به ایران میامدند واز شاه تعریف میکردند را چند روزی زدند وبچه ها منتظر میشدند سر ساعت ده انرا بر میداشتند وبه دفتر میدادند که انهم مدت کوتاهای بود تعداد کلاس انجمن در مراحله اولیه 24 کلاس بود که به 12 کلاس تقلیل یافت وبعدا به هشت کلاس تبدیل شد مداوم میزان یارانه کم میکردند ومردم هم مداوم انرا افست میکردند وبعنوان که کلاس ها بازده اقتصادی ندارد جمع کردند وکلاس ها را به پاکستان واهراب حشیه خلیج فارس انتقال دادند وکاملا نشان دادند تنها به فکر پول هستندیک کلاس داشتند در سطح عالی که تصور میکنم یک خانم انرا اداره میکرد که کلاس تحلیل سیاسی بود وانطور که بچه ها میگفتند بی نظیر درایران بود من پیش همین اقا رفتم وامتحان دادم وایشان فرمودند تو قبولی شدی وکلاس به زور به 35 نفر رسیده است وبه هیچ وجه ایشان مایل به ازدیاد کلاس نیست ومن هرچه سعی کردم هر بار با ساعت کلاسی من در دانشگاه برخورد داشت ولی من جزوات را میگرفتم ومطالعه میکردم- استادبصیری فرمودند از این دری من هرچه مفید میدانید ترجمه کنید ونهره گذاشت که دستجمعی داده میشد ودر برد جعبه اگهی بزنید مدتها هیچ کس جرئت نمیکرد ومداوم اصرار کرد تانمه کلاس بیست دقیقه مطالبی که خیلی ابکی بود ترجمه کردیم ویک دخترخانم فرمودند بیا بیشتر ابکی شود وگرفت انرا بیشتر ابکی کرد ویکی از بچه هل فرمودند وفقط کافی عکس دیبرستانها را دربرد بگذاریم این عکس ها به من فحش وناسزا میدهند ولی کسی قبول نکرد-ادامه دارد